چیشد_طلبه_شدم
#چی_شد_طلبه_شدم
چیشد که طلبه شدم ؟
فقط لطف و نگاه امام زمان بود که باعث شد من بیام تو این راه و الان افتخار کنم و به خودم ببالم که صاحب زمان بهم نظر کرده و منو به این راه دعوت کرده…
من رشتم نرم افزار بود .
خیلی دوست داشتم برم دانشگاه
اونموقع اصلا نمیدونستم حوزه چیه … تصوری ازش نداشتم و حتی نمیدونستم طلبه چیه..
برای کنکور ثبت نام کردم .. سال اخر حسابی تو درس هام فعال شده بودم و تمرین میکردم تا بتونم دانشگاه قبول شم و رشته مورد علاقمو ادامه بدم … عاشق رشتم بودم …
موقع کنکور شد … رفتیم سرجلسه … آسون بنظر میرسید حداقل درحدی که قبول بشم….
مدتی بعد از امتحان (جای همگی خالی) مشرف شدیم کربلا،که اونم داستان ها داشت …
دفعه اولم بود … همیشه دعای کسای که کربلا اولی هستن مستجاب میشه…
تموم دعام خلاصه شده بود تو قبول شدن کنکور …
روزای اخری که اونجا بودیم نتایج اعلام شد … با کلی ذوق بالاخره دیدم که دانشگاه دولتی قبول شدم … دعام مستجاب شد … ولی…
نمیدونم چطور شد …
دانشگاه نرفتم .. حرف حوزه شد ، همه مشوقم شدن که برم حوزه .. کاملا غیر ارادی اومدم به این سمت .. ولی با ذوقی پنهون … یه نیروی قوی علم داد تو این راه … اصلا باورم نمیشد … زمان رو دور تند بود و همه چی تند میگذشت…روز شماری میکردم تابالاخره مهلت ثبت نام برسه ..ثبت نام کردم و منتظر زمان مصاحبه شدم .. روز مصاحبه بی هیچ استرسی رفتم حوزه…محیطش واقعا آرامش دهنده بود به محض ورود انچنان انرژی دوست داشتنی به قلبت وارد میشد که اصلا دل کندن از اونجا سخت بود …
بماند که تو مصاحبه چقدر سوتی دادم ..
وقتی جوابا اومد و فهمیدم قبول شدم انگار یه ارامش ابدی اومد تو قلبم..
الان ترم اولم با کلی ذوق و علاقه .. با کوله باری از آرزو … دلم میخواهد حالا که دعوت شدم، حالا که بهم اعتماد شده جزو بهترین ها باشم … که امام زمانم رو سرافکنده نکنم و تاجاییکه میتونم یک لبخندی رو لب ایشون بنشونم…
من طلبه ای هستم پر از انگیزه و این لطف خدا و قائم آل محمده….
دعا کنید تااخر هم همینطور باقی بمونه…
السلام علیک یا صاحب الزمان…ادرکنی ….